عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
آنجا كه حرف توست دگر حرف من كجاست؟
در وصل جای صحبت از خویشتن كجاست؟
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده
برگرد ای توسل شبزندهدارها
پایان بده به گریۀ چشمانتظارها
شب در سکوت کوچه بسی راه رفته بود
امواج مد واقعه تا ماه رفته بود