غریبِ در وطن، میسوخت آن شب
درون خویشتن، میسوخت آن شب
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
این جاده که بیعبور باقی مانده
راهیست که سمت نور باقی مانده
یک دفتر خون، شهادتین آوردند
از خندق و خیبر و حنین آوردند
ای آنکه غمت وقف دلِ یاران شد
بر سینه نشست و از وفاداران شد