ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
دل، این دلِ تنگ، زیر این چرخ کبود
یک عمر دهان جز به شکایت نگشود
این زن که از برابر طوفان گذشته بود
عمرش کنار حضرت باران گذشته بود
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام