ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
رسیدی و پر و بال فرشتهها وا شد
شب از کرانۀ هستی گذشت و فردا شد
آن روز، گدازۀ دلم را دیدم
خاکستر تازۀ دلم را دیدم
و آتش چنان سوخت بال و پرت را
که حتی ندیدیم خاکسترت را
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
میرسم خسته میرسم غمگین
گرد غربت نشسته بر دوشم