شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
این کیست به شوق یک نگاه آمده است
در خلوت شب به بزم آه آمده است
از زخم شناسنامه دارند هنوز
در مسجد خون اقامه دارند هنوز
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
ز آه سینۀ سوزان ترانه میسازم
چو نی ز مایۀ جان این فسانه میسازم