مردم که شهامت تو را میدیدند
خورشید رشادت تو را میدیدند
قدم در دفاع از حرم برندارد
سپاھی که تیغ دودَم برندارد
دل و جانم فدای حضرت دوست
نی، فدای گدای حضرت دوست
ماییم ز قید هر دو عالم رَسته
جز عشق تو بر جمله درِ دل بسته
تو قلّهنشین بام خوبیهایی
تنها نه نشان که نام خوبیهایی
فریاد اگرچه در تو پنهان بودهست
خورشید تکلّمت فروزان بودهست