ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
تشنگان را سحاب پیدا شد
رحمت بیحساب پیدا شد
لطفی که کرده است خجل بارها مرا
بردهست تا دیار گرفتارها مرا
مدینه حسینت کجا میرود؟
اگر میرود، شب چرا میرود؟
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند