ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
لطفی که کرده است خجل بارها مرا
بردهست تا دیار گرفتارها مرا
در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند