ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
جگر پر درد و دل پر خون و جان سرمست و ناپروا
شبم تاریک و مرکب لنگ و در سر، مایۀ سودا
یا مُغِیثَ الْمُذنِبین مُعْطِی السّؤال
یا انیسَ العارفین، یا ذوالجلال
ای از جمال روی تو تابنده آفتاب
وز آفتاب روی تو خورشید در حجاب...
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام