عالم همه مبتدا، خبر کرببلاست
انسان، قفس است و بال و پر کرببلاست
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
شبنشینانِ فلک چشم ترش را دیدند
همهشب راز و نیاز سحرش را دیدند
یک پنجره، گلدانِ فراموش شده
یک خاطره، انسانِ فراموش شده