رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
همیشه خاکی صحن غریبها بد نیست
بقیع، پنجره دارد اگرچه مشهد نیست
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم
ازل برای ابد ملک لایزالش بود
چه فرق میکند آخر، که چند سالش بود