بنای دین که با معراج دستان تو کامل شد
به رسم تهنیتگویی برایت آیه نازل شد
آوردهام دو ظرف پر از رنگ، سبز و سرخ
یک رنگ را برای خودت انتخاب کن
غزل عشق و آتش و خون بود که تو را شعر نینوا میکرد
و قلم در غروب دلتنگی، شرح خونین ماجرا میکرد
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم