وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
مسیح، خوانده مرا، وقت امتحان من است
زمان، زمانِ رجزخوانی جوان من است
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم
غم با نگاه خیس تو معنا گرفته
یک موج از اشک تو را دریا گرفته