آنجا كه حرف توست دگر حرف من كجاست؟
در وصل جای صحبت از خویشتن كجاست؟
برخاستم از خواب اما باورم نیست
همسنگرم! همسنگرم! همسنگرم! نیست
مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم
خبر این بود که یک سرو رشید آوردند
استخوانهای تو را در شب عید آوردند
برگرد ای توسل شبزندهدارها
پایان بده به گریۀ چشمانتظارها
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟