همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟
دگر چه باغ و درختی بهار اگر برود
چه بهره از دل دیوانه یار اگر برود
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر