با آنکه دلم شکستۀ رنج و غم است
در راه زیارت تو، ثابتقدم است
اوقات شریف ما به تکرار گذشت
مانند همیشه کار از کار گذشت
در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟