خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
داشت میرفت لب چشمه سواری با دست
دشت لبریز عطش بود، عطش... اما دست...
بیا به خانه که امّید با تو برگردد
هزار مرتبه خورشید با تو برگردد
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است