چه گویمت که چها کرد در نبرد، حسین؟
فقط خداست که داند چهکار کرد حسین
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
غزل عشق و آتش و خون بود که تو را شعر نینوا میکرد
و قلم در غروب دلتنگی، شرح خونین ماجرا میکرد
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را