یک بار رسید و بار دیگر نرسید
پرواز چنین به بام باور نرسید
اول دفتر به نام خالق اکبر
آنکه سِزَد نام او در اولِ دفتر
اگرچه باغِ پر از لالۀ تو پرپر شد
زمین برای همیشه، شهیدپرور شد
برخاستم از خواب اما باورم نیست
همسنگرم! همسنگرم! همسنگرم! نیست
خبر این بود که یک سرو رشید آوردند
استخوانهای تو را در شب عید آوردند