در سکوتی لبالب از فریاد گوشه چشمی به آسمان دارد
یک بغل بغض و تاول و ترکش، یک بغل بغض بیکران دارد
تو قلّهنشین بام خوبیهایی
تنها نه نشان که نام خوبیهایی
کویر خشک حجاز است و سرزمین مناست
مقام اشک و مناجات و سوز و شور و دعاست
فریاد اگرچه در تو پنهان بودهست
خورشید تکلّمت فروزان بودهست