پروندۀ جرم مستند را چه کنم؟
شرمندگی الی الابد را چه کنم؟
لحظهاى در خود فنا شو تا بقا پيدا كنى
از منيّتها جدا شو تا منا پيدا كنى
اگر خواهی ای دل ببینی خدا را
نظر کن تو آیینۀ حقنما را
در شور و شر حجاز تنهاست علی
در نیمهشبِ نماز تنهاست علی
آدم در این کرانه دلش جای دیگریست
این خاک، کربلای معلای دیگریست
آن جانِ جهانِ جود برمیگردد
ـ بر اجدادش درود ـ برمیگردد
کنج اتاقم از تب و تاب دعا پر است
دستانم از «کذالک» از «ربنا» پر است