ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
آدم در این کرانه دلش جای دیگریست
این خاک، کربلای معلای دیگریست
کنج اتاقم از تب و تاب دعا پر است
دستانم از «کذالک» از «ربنا» پر است
گرفته درد ز چشمم دوباره خواب گران را
مرور میکنم امشب غم تمام جهان را
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام