ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
داشت میرفت لب چشمه سواری با دست
دشت لبریز عطش بود، عطش... اما دست...
گفته بودی که به دنیا ندهم خاک وطن را
بردهام تا بسپارم به دم تیر بدن را
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد