میرود بر لبۀ تیغ قدم بردارد
درد را یکتنه از دوش حرم بردارد
پروندۀ جرم مستند را چه کنم؟
شرمندگی الی الابد را چه کنم؟
در شور و شر حجاز تنهاست علی
در نیمهشبِ نماز تنهاست علی
تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
آن جانِ جهانِ جود برمیگردد
ـ بر اجدادش درود ـ برمیگردد
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است
رُخش چه صبح ملیحی، لبش چه آب حیاتی
علی اکبر لیلاست بَه چه شاخه نباتی