تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم