آن را که ز دردِ دینش افسونی هست
در یاد حسین، داغ مدفونی هست
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
از باغ میبرند چراغانیات کنند
تا کاج جشنهای زمستانیات کنند
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم
مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
از جادۀ سهشنبه شب قم شروع شد