صلاة ظهر شد، ای عاشقان! اذان بدهید
به شوق سجده، به شمشیر خود امان بدهید
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
سلام! ای سلام خدا بر سلامت!
درود! ای کلام الهی، کلامت!
اشکها! فصل تماشاست امانم بدهید
شوقِ آیینه به چشم نگرانم بدهید