وقت وداع فصل بهاران بگو حسین
در لحظههای بارش باران بگو حسین
شَمَمتُ ریحَکَ مِن مرقدِک، فَجَنَّ مشامی
به کاظمین رسیدم برای عرض سلامی
رود از جناب دریا فرمان گرفته است
یعنی دوباره راه بیابان گرفته است
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را