عید آمده، هر کس پی کار خویش است
مینازد اگر غنی و گر درویش است
قدم در دفاع از حرم برندارد
سپاھی که تیغ دودَم برندارد
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
ای بسته به دستِ تو دل پیر و جوانها
ای آنکه فرا رفتهای از شرح و بیانها