هر کس به سایۀ تو دو رکعت نماز کرد
با یک قنوت هر چه گره داشت، باز کرد
از کوی تو ای قبلۀ عالم! نرویم
با دست تهی و دل پُر غم نرویم
تو قلّهنشین بام خوبیهایی
تنها نه نشان که نام خوبیهایی
تو همچون غنچههای چیده بودی
که در پرپر شدن خندیده بودی
فریاد اگرچه در تو پنهان بودهست
خورشید تکلّمت فروزان بودهست