سر تا به قدم آینۀ حسن خدایی
کارش ز همه خلق جهان عقدهگشایی
تو قلّهنشین بام خوبیهایی
تنها نه نشان که نام خوبیهایی
ای همه جا یار رسولِ خدا
محرم اسرار رسولِ خدا
فریاد اگرچه در تو پنهان بودهست
خورشید تکلّمت فروزان بودهست
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را