سجاد! ای به گوشِ ملائک، دعای تو
شب، خوشهچینِ خلوت تو با خدای تو
ای پر سرود با همۀ بیصداییات
با من سخن بگو به زبان خداییات
اول دفتر به نام خالق اکبر
آنکه سِزَد نام او در اولِ دفتر
خورشید، گرمِ دلبری از روی نیزهها
لبخند میزند سَری از روی نیزهها
ای ریخته نسیم تو گلهای یاد را
سرمست کرده نفحهٔ یاد تو باد را