ای بحر! ببین خشکی آن لبها را
ای آب! در آتش منشان سقا را
تشنگان را سحاب پیدا شد
رحمت بیحساب پیدا شد
قدم در دفاع از حرم برندارد
سپاھی که تیغ دودَم برندارد
آنکه با مرگِ خود احیای فضیلت میخواست
زندگی را همه در سایۀ عزّت میخواست
مدینه حسینت کجا میرود؟
اگر میرود، شب چرا میرود؟