ای نگاهت امتدادِ سورۀ یاسین شده
با حضورت ماه بهمن، صبح فروردین شده
غریبه! آی جانم را ندیدی؟
مه هفت آسمانم را ندیدی؟
آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
این چه خروشیست؟ این چه معمّاست؟
در صدف دل، محشر عظماست
زندگی جاریست
در سرود رودها شوق طلب زندهست
باز از بام جهان بانگ اذان لبریز است
مثنوی بار دگر از هیجان لبریز است