ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
بنای دین که با معراج دستان تو کامل شد
به رسم تهنیتگویی برایت آیه نازل شد
آرامشی به وسعت صحراست مادرم
اصلاً گمان کنم خودِ دریاست مادرم
آوردهام دو ظرف پر از رنگ، سبز و سرخ
یک رنگ را برای خودت انتخاب کن
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام