ما بیتو تا دنیاست دنیایی نداریم
چون سنگ خاموشیم و غوغایی نداریم
آرامشی به وسعت صحراست مادرم
اصلاً گمان کنم خودِ دریاست مادرم
جنّت نشانی از حرم توست یا حسن
فردوس سائل کرم توست یا حسن
بیمرگ سواران شب حادثههایید
خورشیدنگاهید و در آفاق رهایید
کوه عصیان به سر دوش کشیدم افسوس
لذت ترک گنه را نچشیدم افسوس
بیزارم از آن حنجره کو زارت خواند
چون لاله عزیز بودی و خوارت خواند
ای شیرخدا و اسد احمد مختار
در بدر و احد لشکر حق را سر و سردار
از غربتت اگرچه سخنهاست یا علی
دنیا دگر بدون تو تنهاست یا علی
پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت
شب مانده بود و جرأت فردا شدن نداشت