ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
تشنگان را سحاب پیدا شد
رحمت بیحساب پیدا شد
مدینه حسینت کجا میرود؟
اگر میرود، شب چرا میرود؟
تو همچون غنچههای چیده بودی
که در پرپر شدن خندیده بودی
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام