یاد تو گرفته قلبها را در بر
ماییم و درود بر تو ای پیغمبر
امروز که انتهای دنیای من است
آغاز تمام آرزوهای من است
با بال و پری پر از کبوتر برگشت
هم بالِ پرندههای دیگر برگشت
تو همچون غنچههای چیده بودی
که در پرپر شدن خندیده بودی
یک دختر و آرزوی لبخند که نیست
یک مرد پر از کوه دماوند که نیست