و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
بر سر درِ آسمانیِ این خانه
دیدم مَلَکی نشسته چون پروانه
تو همچون غنچههای چیده بودی
که در پرپر شدن خندیده بودی
هر گاه که یاس خانه را میبویم
از شعر نشان مرقدت میجویم
تا گل به نسیم راه در میآید
از خاک بوی گیاه در میآید