میرود بر لبۀ تیغ قدم بردارد
درد را یکتنه از دوش حرم بردارد
تو همچون غنچههای چیده بودی
که در پرپر شدن خندیده بودی
خدا قسمت کند با عشق عمری همسفر بودن
شریک روزهای سخت و شبهای خطر بودن
رُخش چه صبح ملیحی، لبش چه آب حیاتی
علی اکبر لیلاست بَه چه شاخه نباتی