ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
آسمان از ابر چشمان تو باران را نوشت
آدم آمد صفحهصفحه نام انسان را نوشت
وقتی نمازها همه حول نگاه توست
شاید که کعبه هم نگران سپاه توست
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند