ای نگاهت امتدادِ سورۀ یاسین شده
با حضورت ماه بهمن، صبح فروردین شده
غریبه! آی جانم را ندیدی؟
مه هفت آسمانم را ندیدی؟
تا گلو گریه کند، بُغض فراهم شده است
چشمها بس که مُطَهَّر شده، زمزم شده است
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
این چه خروشیست؟ این چه معمّاست؟
در صدف دل، محشر عظماست