گفت رنجور دلش از اثر فاصلههاست
آن که دلتنگ رسیدن به همه یکدلههاست
تشنگان را سحاب پیدا شد
رحمت بیحساب پیدا شد
قدم در دفاع از حرم برندارد
سپاھی که تیغ دودَم برندارد
مدینه حسینت کجا میرود؟
اگر میرود، شب چرا میرود؟
راضی به جدايی از برادر نشده
با چند اماننامه کبوتر نشده