ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
او آفتاب روشن و صادق بود
گِردش پر از ستارۀ عاشق بود
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
تا به کی از سخن عشق گریزان باشم؟
از تو ننویسم و هربار پشیمان باشم؟
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را