سجادۀ سبز من چمنزاران است
اشکم به زلالی همین باران است
ای نگاهت امتدادِ سورۀ یاسین شده
با حضورت ماه بهمن، صبح فروردین شده
غریبه! آی جانم را ندیدی؟
مه هفت آسمانم را ندیدی؟
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام
این چه خروشیست؟ این چه معمّاست؟
در صدف دل، محشر عظماست