شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
وقتی خدا بنای جهان را گذاشته
در روح تو سخاوت دریا گذاشته
زهی آن عبد خدایی که خداییست جلالش
صلوات از طرف خالق سرمد به جمالش