ای کاش که در بند نگاهش باشیم
دلسوختۀ آتش آهش باشیم
طنین «آیۀ تطهیر» در صدایش بود
مدینه تشنۀ تکرار ربّنایش بود
گواه سیرۀ عشق است داغداری ما
به باغبانی درد است لالهکاری ما
ای لوای تو برافراشته بر قلّۀ نور
کرده نور رُخَت از پردۀ ابهام، عبور
ما گرم نماز با دلی آسوده
او خفته به خاکِ جبهه خونآلوده