دری که بین تو و دشمن است خیبر نیست
وگرنه مثل علی هیچکس دلاور نیست
قرآن که کلام وحده الا هوست
آرامش جان، شفای دلها، در اوست
هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
آری زمین که هستی او وامدار توست
قلم به دست گرفتم، خدا خدا بنویسم
به خاطر دل خود، نامهای جدا بنویسم