این اشکها به پای شما آتشم زدند
شکر خدا برای شما آتشم زدند
تشنگان را سحاب پیدا شد
رحمت بیحساب پیدا شد
مولای ما نمونۀ دیگر نداشتهست
اعجاز خلقت است و برابر نداشتهست
عصر یک جمعهٔ دلگیر
دلم گفت بگویم بنویسم
نگاه کودکیات دیده بود قافله را
تمام دلهرهها را، تمام فاصله را
جمعهها طبع من احساس تغزل دارد
ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد