ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
یا علی گفتم همه درها به رویم باز شد
یا علی گفتم، چه شیرین شعر من آغاز شد
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست
یا علی! این کیست میآید شتابان سوی تو؟
با قدی رعنا و بازویی چنان بازوی تو؟
دستهایت را که در دستش گرفت آرام شد
تازه انگاری دلش راضی به این اسلام شد
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام